یلدا و آوینا دخترهای مامان

دو ماهگی

1393/8/19 10:32
نویسنده : مژگان
258 بازدید
اشتراک گذاری

هر روز از روز قبل شیرین تر می شی و هر لحظه عزیز تر . عاشق نگاه قشنگتم وقتی شیر میخوری و به یه نقطه خیره میشی . وقتی هرزگاهی لبخند می زنی . نازنینم دوستت دارم. 

این دکور تمام خلاقیت و هنری بود که برای گرفتن عکس از تو خرجش کردم . خندونک می دونم که مامان هنرمندی هستم و تو از این بابت خیلی خوشحالی .

 

توی این عکس باباحسین تازه رسید خونه و تو هم تا بابا رو دیدی یه لبخند خوشگل تحویلش دادی . البته این لبخند از معدود لبخندهایی بود که زدی .آخه تو دختر سنگین و باوقاری بودی و به هر چیزی نمی خندیدی .زبان

توی این عکس یه مقدار ناراحت و بیحال به نظر میای و این بخاطر اینه که واکسن دوماهگیت رو زدیم . خیلی ناله میکردی . خانمی که واکسن رو زد یه مقدار ناشی بود و باعث شد یه علامت کوچیک روی پات باقی بمونه . خیلی ازش ناراحتیم  .

پسندها (1)

نظرات (0)