سیسمونی
قبل از اینکه جنسیتت معلوم بشه مامان شهلا و خاله مرجان تو مسافرتی که به قشم داشتن واست کلی لباس و اسباب بازی خریدن . و البته به عالمه لباس خیلی خوشگل که خاله جون واست از سوریه و ارمنستان تهیه کرده بود .
بعد از اینکه فهمیدم یه دختر کوچولوی ناز توی دلمه و قراره تا چند وقت دیگه بغلش کنم ؛ اولین کاری که کردم خرید یه لباس خوشگل بود . متاسفانه عکسی ازش ندارم که بزارم .
هر بار که میرفتم دکتر ، یه چیزی هم واسه شما میخریدم . تا زمانی که دنیا اومدی 1000بار لباسات رو نگاه می کردم و لذت می بردم . یه دست لباس هم خودم واست بافتم ( البته با کمک مامان شهلا ) .
تهیه لباس و وسایلی که مربوط به تو میشد واقعا برام شیرین بود. سرویس چوب و کالسکه رو هم که با بابا احمد تهیه کردیم . امیدوارم که دوستشون داشته باشی .
این رو تختی و پارک و نردبون عروسک رو هم مامان شهلای با سلیقه واست درست کرده . خوشبحالت که یه مامانی با سلیقه داری .
عزیزم توی این عکس لوستر اتاقت موقع نصب نردبون عروسک یه هو شکست . طفلی بابا خیلی هول کرد . البته پرنیان هم اونجا بود و از ترس زد به گریه . ولی خدا رو شکر اتفاق بدی نیفتاد .